موسوي: فرشاد ابراهيمي عامل نفوذي براي راهاندازي غائله كوي دانشگاه بود
سيدنظام الدين موسوي عضو بسيج دانشجويي دانشگاه تهران در زمان 18 تير 78 كه در كوي دانشگاه تهران ساكن بود، تحليل و مشاهدات عيني خود از پروژه براندازي 18 تير را تشريح كرد
به گزارش فارس، سيد نظامالدين موسوي عضو بسيج دانشجويي دانشگاه تهران در سال 87 و مدير مسئول فعلي روزنامه جوان در ميزگرد خبرگزاري فارس با عنوان 'بازشناسي ابعاد غائله 18 تير' كه با حضور فيروز اصلاني استاد حقوق و عضو هيأت علمي دانشگاه تهران و مسعود اخوانفرد، از اساتيد حقوق برگزار شد، در پاسخ به اين سؤال كه چرا دشمنان نظام اسلامي براي كليد زدن طرح براندازي 10 ساله خود محيط دانشگاهها و قشر دانشجو را انتخاب كردند، گفت: موضوع غائله 18 تير 78 كه تا 23 تير همان سال ادامه داشت به نوعي با جنس حركتهايي كه در فتنه سال 88 و در سطح گستردهتر شاهد بوديم يكسان بود و يك مقطع و سرفصل جديدي در سياست بود كه به هرحال بسياري از جريانات را مشخص كرد و بازخواني اين حوادث بسيار مهم است.
موسوي ادامه داد: علاوه بر اينكه اين فتنهها ريشههاي بيروني دارد شايد يكي از دلايل ديگر آن اين است كه از اين فتنهها عبرت نميگيريم و مجدداً همان خطاهايي را تكرار ميكنيم كه در گذشته از همان جا ضربه خوردهايم. رهبري معظم انقلاب اشاره كردند كه پروژه و يا پروسه براندازي نظام طي يك طرح 10 ساله براندازي در غائله 18 تير 78 و طرح ديگر در فتنه 88 و پس از گذشت 10 سال از جريان 18 تير بود.
* دشمن سعي دارد همواره نقاط قوت نظام اسلامي همانند دانشگاه را هدف قرار دهد
وي افزود: در خصوص اينكه چرا جريان معارض با انقلاب اسلامي، دانشگاه را به عنوان يك سكو براي حركت خود قرار ميدهد جاي بحث و بررسي بسيار دارد. تجربه نشان داده است كه دشمن هميشه جاهايي را هدف قرار ميدهد كه نقطه قوت ماست. در جنگ نرم يكي از ابزارها اين است كه نقطه قوت نظام را كه منبع قدرت نرم نظام محسوب ميشود، هدف قرار دهند. به هرحال دانشگاه به رقم همه مسائل و مشكلاتي كه وجود دارد جايگاه و نكات مهم و ويژهاي دارد و يكي از آنها اين است كه بالاخره آن چيزي كه به آن، عنوان جنبش دانشجويي اطلاق ميكنيم به نوعي سالها نقطه قوت نظام اسلامي بوده است.
موسوي با بيان اينكه سرفصلهاي مهم جنبش دانشجويي در دوران انقلاب اسلامي، ضد استكباري و ضد آمريكايي بود، گفت: با بررسي تاريخ جنبش دانشجويي در ايران ما حركتي به عنوان 16 آذر در سال 32 را شاهد هستيم كه دقيقاً رويكردش ضد آمريكايي است و مقطع ديگر 13 آبان است كه آن هم ضد آمريكايي است. اما در حواشي اين حركتها، جريانهاي انحرافي ديگري را هم داريم كه در بعضي از تشكلهاي دانشجويي اتفاق افتاد و دشمن همواره قصد سوءاستفاده از اين جايگاه را داشته است منتهي اين انحرافها توسط جريانهاي درون دانشگاهها و نيروهاي معتقد و انقلابي كنترل ميشد.
مدير مسئول روزنامه جوان با بيان اينكه آرمانگرايي، استكبار ستيزي، آمريكاستيزي و رويكرد مجدد به مذهب از ويژگيهاي جريانهاي دانشجويي در ايران است، ادامه داد: از ابتداي شكلگيري، جنبش دانشجويي به خصوص در دوران نزديك به انقلاب اسلامي به تدريج از چپ و مليگرايي به فضاي گفتمان مذهبي نيز نزديك ميشود و در دوره دفاع مقدس حركتهاي دانشجويي كشور تقريباً تا حدود زيادي از جريانهاي انحرافي پاك ميشود و دانشجويان در عرصههاي مختلف موتور محركه دفاع از محرومان هستند و پيروي از خط امام(ره) و دفاع از ولايت فقيه را پيگيري ميكنند.
* از سال 68 يك جريان و حركت در كيهان فرهنگي و حلقه كيان شروع و موجب استحاله جناح چپ شد
وي با شاره به اينكه دانشجويان و دانشگاهها در آن دوران جريانهاي انحرافي را كنترل ميكردند، افزود: چون اين نقاط قوت در جنبشهاي دانشجويي وجود داشت، دشمن برنامهاش اين بود كه از اين محل ما را هدف قرار دهد، يعني موازيسازي كند و اعلام كند شما كه ميگوييد جنبش دانشجويي ايران ضد آمريكايي است، از اين نقطه شما را هدف قرار ميدهيم. البته در سراسر دنيا هم همينطور است و سبقه دانشجويي به دليل فضاي آرمانخواهي كه در دانشگاهها وجود دارد معمولاً بيانگر ضد استكباري و ضد امپرياليستي بودن اين جنبشها است.
عضو اسبق بسيج دانشجويي دانشگاه تهران در سال 78 در پاسخ به اين سؤال كه چرا جريانهاي سياسي و گروههاي مختلف به سراغ دانشگاهها ميروند، گفت: در اين خصوص روانشناسي و جامعهشناسي مطرح است. رهبري اشاره كردند كه برنامهريزي 10 ساله تا سال 78 عليه نظام اسلامي وجود داشت يعني از سال 68 يك جريان و حركت در كيهان فرهنگي و حلقه كيان شروع شد و جريان چپي كه داعيه ضديت با امپرياليسم و دفاع از خط امام دارد به تدريج دچار استحاله فرهنگي ميشوند و جرياني از دل نيروهاي نظام شكل ميگيرد. دشمن در پديد آوردن اين جريانها باز هم از درون نيروهاي نظام به يارگيري ميپردازد.
* دشمن سعي داشت راديكالهاي جريان انقلاب را كه درون مايههايي از انحراف و التقاط داشتند به تدريج جذب كند
موسوي افزود: دشمن با اين روش توانست يك جريان معارض با نظام را شكل دهد و به تدريج راديكالهاي جريان انقلاب را كه درون مايههايي از انحراف و التقاط را داشتند به تدريج جذب كند. دشمن در حركت 10 ساله خود عليه نظام اسلامي در 2 نقطه به سرمايهگذاري ميپردازد و در واقع از سال 68 تا 78 حلقه كيان در 2 نقطه سرمايهگذاري ميكند كه يكي مطبوعات و ديگري دانشگاههاست.
وي ادامه داد: آنان در مطبوعات يك حركت آرامي را در تربيت نيرو شروع ميكنند كه در سال 76 ثمر ميدهد و نتايج آن نشريات زرد و پيوند برخي از عناصرشان با عناصر مطبوعاتي قبل از انقلاب اسلامي بود. اين جريان در دانشگاه بر روي دفتر تحكيم وحدت و انجمنهاي اسلامي دانشجويان به عنوان موتور محركه حركتهاي انقلابي درون دانشگاه سرمايهگذاري ميكنند و به تدريج عناصري را نفوذ ميدهند و لذا از سال 68 آرام آرام دفتر تحكيم وحدت و انجمنهاي اسلامي از طيف نيروهاي حزبالهي مسلمان خالي ميشود و جريانات چپ سياسي در اين تشكلها باقي ميمانند كه به تدريج اين جريانات چپ سياسي را نيز از ماهيت خود استحاله ميكنند و عناصري را به اين جريانات نفوذ ميدهند كه آرام آرام به استحاله آنان دست ميزنند.
موسوي با اشاره به اينكه اگر بخواهيم ارزيابي دقيقي از اين استحاله داشته باشيم، كافيست بيانيههاي دفتر تحكيم وحدت به مناسبت روز 13 آبان از سال 68 تا 75 را بررسي كنيم، تا اين انحراف مشخص شود، گفت: در سال 76 كه آخرين راهپيمايي دفتر تحكيم وحدت در 13 آبان بود به هيچ عنوان ماهيت ضد آمريكايي نداشت بلكه به تدريج سمت و سوي بيانيهها، مطالب و مطالباتشان به سوي اهداف دشمن ميرود. در حاليكه قاعده اين است كه دانشجو اصلاً نبايد ليبرال باشد و بايد راديكال باشد اما جريانات آن دوران تفكراتي را رسوخ ميدهند كه نهايتا دوم خرداد به وقوع ميپيوندد.
اين فعال سابق دانشجويي خاطرنشان كرد: در دوم خرداد و پس از انتخابات رياست جمهوري و به واسطه رأيي كه خاتمي بنا به دلايلي آورده بود اين جريانات از رأي وي حمايت كردند و به اين نتيجه رسيدند كه اكنون مرحله تجلي و ظهور و بروز حركتهاي انحرافي است. پس از 76 نيز همان عناصري كه درون حلقه كيان بودند به عنوان تئورييسينهاي جريان حلقه كيان و مركز تحقيقات استراتژيك رياست جمهوري با حضور بشيريه مطرح شدند و بشيريه نيز دچار استحاله شده بود و از تفكرات چپ به ليبرال دموكراسي ميرسد.
* جريان استحاله شده به دنبال اين بود كه استحاله خود را بر نظام اسلامي تحميل كند
موسوي در عرصه مطبوعات شكلگيري روزنامههاي "جامعه " و "طوس " و ديگر روزنامههاي زنجيرهاي را در بازتوليد اين ادبيات مؤثر دانست و افزود: در دانشگاهها نيز دفتر تحكيم وحدت اين تفكرات را تبليغ ميكرد. جريان استحاله شده به دنبال اين بود كه استحاله خود را بر نظام اسلامي تحميل كند يعني نظام را نيز دچار استحاله كند كه اين برنامه ابتدايي آنها بود و لذا تئوري 'فتح سنگر به سنگر خاكريزهاي نظام' توسط آقاي حجاريان مطرح ميشود و ميگويد كه بايد مرحله به مرحله خاكريزهاي نظام را تصرف كنيم.
* گنجي ميگفت "جمهوريت، حكومت تك پايه و جمهوريت بدون اسلاميت " بايد تأسيس شود
وي ادامه داد: در كنار اين تحركات، تئوري و تاكتيكي براي اجرا مطرح ميشود كه آن "فشار از پايين، چانهزني در بالا "بود. اين جريان تئوري فوق را به اجرا گذاشت و آنان به دنبال اين بودند كه به اهداف خود برسند. در آن زمان بنا بر اعلام سعيد حجاريان دعوايي ميان آنها و افرادي همچون اكبر گنجي نيز مطرح بود. گنجي ميگفت جمهوريت، حكومت تك پايه و جمهوريت بدون اسلاميت بايد تاسيس شود اما حجاريان اعتقاد داشت كه ابتدا حكومت دوگانه بايد مطرح شود چرا كه نميتوانيم دفعتاً همه چيز را بگيريم.
موسوي با بيان اينكه آنان ابتدا بحث و جدل را پيرامون نهادهاي انتصابي و انتخابي مطرح كردند، گفت: آنان در اظهارات خود بيان ميكردند كه اكنون 10 درصد قدرت دست نهادهاي انتخابي است و 90 درصد در اختيار نهادهاي انتصابي است و از اين طريق ميخواستند به سمتي حركت كنند كه اين فضا بالعكس شود و در نهايت جمهوري اسلامي به حكومتي تك واحدي يعني صرفاً جمهوري تبديل شود و اين يعني اينكه حجاريان معتقد بود در هدف با اكبر گنجي مشترك هستند اما در استراتژي اختلاف نظر دارند. حجاريان معتقد بود كه با حاكميت دوگانه ميشود آرام آرام حاكميت تك پايه رسيد.
عضو اسبق بسيج دانشجويي دانشگاه تهران اظهار داشت: در واقع آنان قوه مجريه را در دست داشتند و قوه قضائيه و مجلس هدف آنان بود و به دنبال اين بودند كه فشار سنگيني بر نظام وارد كنند تا بتوانند نظام اسلامي را به عقبنشيني بزرگ وادار كنند. يكي از برنامههاي بزرگ اين حركت كودتاگونه اين بود كه به دنبال براندازي نظام باشند اما آنچه به ذهن ميرسد اين است كه به دنبال براندازي كامل در آن مقطع نبودند و سعي داشتند حاكميتي دوگانه ايجاد كنند تا به تعبير خودشان نهادهاي انتخابي كه در دست نيروهاي استحاله شده است، تقويت شوند و در مرحله بعد به اهداف خود برسند.
* شب 18 تير از جمعيت حدود 20 هزار نفري دانشگاه تهران حدود 150 نفر در حركت اعتراضي حضور داشتند
موسوي ادامه داد: در بحث قانون مطبوعات كه از مجلس ششم كليد خورد، قصد داشتند بخشي از برنامهاي كه براي فتح سنگر به سنگر خاكريزهاي نظام داشتند محدود كنند و در چارچوب قانون در بياورند و از ابراز ديگري كه دانشگاه بود استفاده كنند و پروژه 10 ساله آنان به ثمر نشست.
وي با بيان اينكه من خود يك شاهد عيني غائله 18 تير هستم، گفت: بنده آن دوران دانشجو بودم و اتفاقاً در كوي دانشگاه هم مستقر بودم. من از شب اول غائله تا شب 23 تير در كوي دانشگاه حضور داشتم. تعداد اندكي از دانشجوياني در كوي دانشگاه غائله به پا كردند. شب 18 تير 78 از جمعيت حدود 20 هزار نفري دانشگاه تهران حدود 150 نفر در حركت اعتراضي حضور داشتند كه از اين 150 نفر هم بيشترشان تماشاچي بودند.
* برخي افراد معلومالحال در اقدامي عجيب نفراتي از نيروي انتظامي را گروگان گرفته بودند
موسوي با اشاره به اينكه البته ايراداتي به جهت روشي به حركت نيروي انتظامي وارد است، گفت: نيروي انتظامي بهتر ميتوانست وضعيت را كنترل كند اما ظاهراً ابزار كار و بستر به گونهاي ساخته شده بود كه چنين فضايي ايجاد شود. البته ناگفته نماند كه وظيفه ذاتي نيروي انتظامي برخورد با بينظمي است و با هر جرياني كه در خيابان لاستيك و جعبه آتش بزند بايد برخورد كند. دنبال كردن مجرم وظيفه ذاتي نيروي انتظامي است يعني اگر نيروي انتظامي به غير از اين عمل كند بعيد است. كوي دانشگاه هم محل عمومي است نه يك محل خصوصي و ميتوانست برخورد كند ضمن اينكه برخي افراد معلومالحال در اقدامي عجيب نفراتي از نيروي انتظامي را گروگان گرفته بودند و نيروي انتظامي براي نجات سربازان خود با آنان برخورد كرد.
وي ادامه داد: از همان ابتداي غائله 18 تير جريانات منحرف بحث كشتهسازي را مطرح كردند و در حالي كه ازشب 18 تير تا پايان آن روز در دانشگاه تهران حتي يك نفر هم كشته نشد و تنها خبر مرگ مربوط به آقاي ابراهيمنژاد بود كه او نيز در شب 19 تير كشته شده بود در حاليكه و وي دانشجو هم نبود و سرباز بود. حتي روزنامه همشهري روز قبل از كشته شدن او تصويري از وي در حين درگيري با نيروي انتظامي و پرتاب سنگ به سمت مأموران را منتشر كرده بود.
* سعي داشتند با غائله 18 تير از نظام اسلامي باجگيري كنند
موسوي خاطرنشان كرد: آنان اين بستر را به گونهاي فراهم كرده بودند تا ماجرايي كوچك به حركتي بزرگ تبديل شود تا باجگيري بزرگي از نظام اسلامي صورت گيرد. صبح روز 18 تير 78 هيچكس كشته نشده بود اما همان لحظه بالاي تمامي بيانيههاي دفتر تحكيم وحدت و انجمن اسلامي منتشر شده بود كه "باي ذنب قتلت! " راديو اسرائيل هم به نقل از انجمن صنفي دانشكده حقوق 13 نفر را به اسم نام برد كه كشته شدند. در حالي كه اين طور نبود و مشخص بود كه از قبل برنامهريزي صورت گرفته بود تا كشتهسازي صورت دهند حتي صبح روز 18 تير "شعار ميكشم ميكشم آنكه برادرم كشت " سر ميدادند در صورتيكه كسي كشته نشده بود و تنها عدهاي بازداشت شده بودند.
* اكثر كساني كه شب 18 تير به نوعي مضروب شده بودند بسيجي و حزبالهي بودند
وي ادامه داد: جالب اينجا بود اكثر كساني كه شب 18 تير به نوعي مضروب شده بودند و آسيب ديده بودند بسيجي و حزبالهي بودند. چون ساختمان 4 كه به نام ساختمان مسجد بود عموماً جانبازان و بسيجيان در آن اسكان داشتند. ساختمان 15 كوي دانشگاه هم كه مورد حمله قرار گرفت و فردي را در آنجا گروگان گرفته بودند، فرزندان شهيد در آن ساختمان مستقر بودند.
* حتي يك نفر هم از 13 اسمي كه شوراي صنفي دانشكده حقوق اعلام كرده بود كشته نشده بودند
موسوي گفت: در ميان كساني كه اين جريانها آنان را به عنوان كشته مطرح ميكردند فردي به نام آقاي سهرابي بود كه قهرمان قايقراني بود. زماني كه ما با خانواده و منزل وي در شهرستان تماس حاصل كرديم خانوادهاش گفتند وي به منزل مراجعه كرده و اينجاست و به همين منوال مشخص شد كه حتي يك نفر هم از آن 13 اسمي كه شوراي صنفي دانشكده حقوق اعلام كرده بود و راديو اسرائيل منتشر كرده بود، كشته نشدهاند و اين سناريو دروغ محض بود.
موسوي با اشاره به اينكه آنچه كه رهبري را ناراحت كرده بود برخي مسائل پس از درگيريهاي اوليه 18 تير بود، گفت: پس از غائله 18 تير عدهاي از دانشجويان مضروب به عنوان آسيبديدگان خدمت رهبري رسيدند كه عموما از دانشجويان مذهبي و بسيجي بودند و در واقع آنان بيگناه بودند. مشكلي كه وجود داشت در آن سالها اين بود كه پليس كشور آمادگي و تجربه برخورد با اين حوادث را نداشت كما اينكه در فتنه 88 نيز آسيبهايي وارد شد. براي نمونه در ماجراي كهريزك اولين شخصي كه وارد عمل شد و دستور پيگيري داد، خود مقام معظم رهبري بودند. ايشان تاكيد كردند كه بايد اين موضوع پيگيري و با مسببان آن برخورد شود. منتهي اينگونه موارد حاشيه است اما نظام اسلامي در اين موارد حتي مسئولان نيروي انتظامي را محاكمه كرد.
* امير فرشاد ابراهيمي عامل نفوذي براي راهاندازي غائله كوي دانشگاه بود
موسوي در ادامه اظهار داشت: رهبري در ديدار با آسيبديدگان كوي دانشگاه 78 اعلام كردند كه برخي با شعارهاي مقدس مانند "يا زهرا " جلو آمدند. در غائله 18 تير 78 نقش عناصر نفوذي بسيار برجسته بود افرادي كه از آنان به عنوان لباس شخصي ياد ميشد وارد ميدان شدند و درگيريهايي ايجاد كردند كه آسيبديدگاه غائله 18 تير از اينگونه افراد ضربه خوردند. آقاي ابراهيمنژاد نيز شب پس از 18 تير و در حركتي كاملا مشكوك كشته شد. پس از غائله 18 تير مشخص شد افرادي كه دخيل در اين ماجرا بودند با طراحي از پيش تعيين شده وارد ميدان شده بودند. يكي از عناصري كه در اين تحركات بسيار فعال بود، فردي به نام امير فرشاد ابراهيمي بود.
* نقش عناصر نفوذي در كوي دانشگاه 78 را نبايد ناديده گرفت
وي ادامه داد: افرادي مانند اين شخص گروهي بودند كه در تجمعات دانشجويي دفتر تحكيم وحدت همراه با جريان طبرزدي حضور داشتند و در واقع وظيفه آنان بازي در 2 نقش بود كه آقاي شريعتمداري آن دوران سرمقالهاي نوشت و اين موضوع را خبري كرد. اين گروه به اسم نيروهاي انقلابي مقابل پارك لاله درگيري ايجاد ميكردند درحالي كه بعداً مشخص شد كه هدف آنان چيز ديگري است و در ادامه امير فرشاد ابراهيمي اعلام كرد كه حزب كارگزاران به ما پول ميداد كه جلساتشان را برهم بزنيم.
موسوي با بيان اينكه شب 19 تير فردي به نام كيانوش مظفري مورد اصابت گلوله قرار گرفت، گفت: اين فرد از دوستان امير فرشاد ابراهيمي بود كه قبل از حادثه كوي دانشگاه به قول خود از جرياني كه از آن حمايت ميكرد، بريده بود و به وزارت كشور تاجزاده پناهنده شده بود و گفته بود حزبالله قصد دارد مرا بكشد. اين فرد در حوادث 19 تير در مورد اصابت گلوله قرار گرفت و طراحي پيچيدهاي شده بود كه فردي كه از قبل دانشجو نبود و پناهنده وزارت كشور شده است در كوي دانشگاه تير بخورد، كشته شود و كشته شدنش گردن نظام بيفتد. نقش عناصر نفوذي در كوي دانشگاه 78 را نبايد ناديده گرفت.
* بدون شك طراحي قبلي براي غائله 18 تير وجود داشت
موسوي در ادامه خاطرنشان كرد: بدون شك طراحي قبلي براي غائله 18 تير وجود داشت و جريان نفوذي درون انقلاب موجب شد تا اين حركت انجام شود. غائله 18 تير حركت گستردهاي نبود اما آن را براي رسيدن به اهداف خود به مسئله اصلي مطرح كردند.
وي افزود: از نظر وسعت، تحركاتي كه در غائله 18 تير روي داد گسترده نبود و تنها حدود 150 دانشجو وارد ميدان شدند، در حالي كه دانشجويان براي اعتراض صنفي بيش از اين تجمع ميكردند. بنده يادم هست اين عده وقتي در كوي دانشگاه دور ميزدند و با توجه به اينكه دانشجويي از آنان استقبال نميكرد، شعار "دانشجوي بيغيرت " را سر ميدادند تا دانشجويان را تحريك كنند اما در نهايت به خارج از كوي دانشگاه رفتند و آن اتفاقات افتاد.
* پس از توقيف روزنامه سلام روزنامههاي زنجيرهاي در روز 16 و17 تير عملاً نظام را تهديد كردند
مديرمسئول روزنامه جوان در ادامه تصريح كرد: هنگامي كه واقعه روزنامه سلام روي داد و اين روزنامه توقيف شد، ساير روزنامههاي زنجيرهاي در روز 16 و17 تير عملاً نظام را تهديد كردند. روزنامه طوس در سرمقالهاي مطرح كرد كه "ورود به قلعه نفوذناپذير اردوگاه چپ، يعني روزنامه سلام هزينههاي سنگيني براي نظام خواهد داشت و به زودي بدنه اجتماعي جناح چپ يعني اتحاديه دفتر تحكيم وحدت وارد عمل خواهد شد. " صبح روز 18 تير نيز روزنامه طوس سرمقالهاي باعنوان "پايان سياست " نوشت و صريحاً اعلام كرد كه اين اقدام مجلس و تصويب قانون مطبوعات و تعطيلي روزنامه سلام پايان سياستورزي است. يعني وقتي سياستورزي در كشور به پايان برسد، آشوب آغاز ميشود و به همين دليل بود كه وزارت اطلاعات تحت فشار قرار گرفت و غروب 17 تير رسماً شكايت خود را از روزنامه سلام پس گرفت چون احتمال بروز اين تحركات وجود داشت.
* فردي كه برگههاي تجمع را در كوي دانشگاه توزيع ميكرد فردي به نام "فرخ شفيعي " بود
وي در ادامه گفت: جالب اينجا بود كه ساعت 21 اخبار سراسري اعلام كرد كه وزارت اطلاعات شكايت خود را از روزنامه سلام پس گرفته است اما حادثه شب 17 تير پيش آمد و از ساعت 10:30 شب غائلهها آغاز شد. فردي كه برگههاي تجمع را در كوي دانشگاه توزيع ميكرد فردي به نام "فرخ شفيعي " بود كه ظاهراً دانشجو نبود و از كارمندان جهاد دانشگاهي بود و در كوي دانشگاه اتاق داشت و در بيانيه شوراي عالي امنيت ملي نيز نامش ذكر شد كه اولين نفري بوده كه اين بيانيهها را پخش كرده است، البته عدهاي از اعضاي انجمن اسلامي به وي كمك كردند.
* پس از 18 تير به جاي اينكه با شفيعي برخورد شود وي مسئول دبيرخانه كميته ماده 10 احزاب وزارت كشور ميشود
موسوي تأكيد كرد: جالب اينجا بود كه پس از حوادث 18 تير به جاي اينكه با شفيعي برخورد لازم صورت بگيرد، وي مسئول دبيرخانه كميته ماده 10 احزاب وزارت كشور ميشود. در غائله 18 تير نيروي انتظامي محاكمه شد اما فردي كه عامل آشوب بود محاكمه نشد. جريان دفتر تحكيم وحدت كه از صبح حادثه در كوي مستقر بود به همراه آنان افرادي حضور داشتند كه اصلاً از دانشجويان دانشگاه تهران نبودند.
وي اظهار داشت: روز 18 تير تقريباً آخرين روزهاي امتحانات پايان ترم دانشجويان بود و بسياري از دانشجويان امتحانات خود را داده و از كوي دانشگاه خارج شده بودند. اعضاي دفتر تحكيم وحدت در روز 18 تير با ايجاد فضاي ملتهب سعي كردند شعارها را به سوي اركان نظام اسلامي ببرند و به دنبال امتيازگيري بودند. آنان معتقد بودند كه بايد به اهداف خود برسند و بعد حركت را متوقف كنند. منتهي اعضاي دفتر تحكيم وحدت كار از دستشان در رفت و عده ديگري سوار بر موج شدند كه منافقان بودند.
* از روز 19 تير حركت به دست منافقان افتاد كه عناصر آنان منوچهر محمدي بود
مديرمسئول روزنامه جوان در ادامه گفت: منافقان روز شنبه 19 تير در تجمعي كه مقابل سر در دانشگاه تهران برگزار شد، خانمي بالاي تريبون رفت و اعلام كرد كه پسرم را در سال 61 اعدام كردند و امروز روز انتقام است و همه براي وي دست زدند. آقاي ترابي نيز بالاي تريبون رفت اما وي را از بالا به پائين كشيدند. اين حركتها از دست انجمن اسلامي و دفتر تحكيم وحدت خارج شده بود و حركت به دست منافقان افتاده بود كه عناصر آنان امثال منوچهر محمدي بودند.
موسوي تأكيد كرد: بستري آماده شده بود تا استحالهطلبان از نظام امتياز بگيرند اما روز دوشنبه، شعارها عليه خاتمي شد و عدهاي عليه رئيسجمهور اصلاحات نيز شعار دادند و لذا خاتمي روز سهشنبه اعلام كرد كه اطراف آشوبطلبان را خالي كنيد تا نيروي انتظامي بتواند با آشوبطلبان برخورد كند. جريان اصلاحات تا روز سهشنبه به اين جريانها اجازه داد تا پيشروي كنند و از نظام امتياز بگيرند اما وقتي مشاهده كرد اين تحركات عليه خودشان است، سعي كرد وضعيت را تغيير دهد.
* جريانهاي معاند در غائله 18 تير به دنبال مخدوش كردن مرزهاي نظام بودند
وي با بيان اينكه اين جريانها در غائله 18 تير به دنبال مخدوش كردن مرزهاي نظام بودند چون آن موقع بحث خودي و غيرخودي مطرح بود و ميخواستند اين مرز را بشكنند، خاطرنشان كرد: اين جريان به دنبال براندازي نظام و اينكه همه چيز را نابود كنند، نبودند اما اگر برآورد اجتماعي داشتند قصد داستند اين اتفاق را عملي كنند و شايد تا انتهاي خط ميرفتند اما بيشتر به دنبال امتيازگيري و ايجاد حاكميت دوگانه بودند تا بتوانند پروژه فتح سنگر به سنگر خاكريزهاي نظام را عملي كنند. آنان به دنبال اين بودند كه رهبري در شرايط ضعيفي به خواسته آنان تن دهد و در مقابل احساس ميكردند كه اگر سپاه و بسيج به صحنه بيايد، توان براندازي كامل نظام را ندارند و لذا تنها به دنبال كودتاي امتيازگيري از نظام اسلامي بودند.
موسوي در پايان خاطرنشان كرد: آنان به دنبال شكستن مرز خودي و غيرخودي بودند. روز سهشنبه 22 تير 78 بسيج دانشجويي درخواست تجمع داده بود و از وزارت كشور درخواست داشت تا عليه اين جريانات ضدنظام تجمع كنند. نماينده بسيج دانشجويي به وزارت كشور مراجعه كرد و اعلام داشت كه قصد داريم مقابل سر در دانشگاه تهران تجمع كنيم كه آن موقع مديركل وقت سياسي وزارت كشور فردي به نام آقاي حقشناس بود و گفت "در صورتي به شما مجوز ميدهيم كه در تجمعتان اعضاي نهضت آزادي و دفتر تحكيم وحدت هم حضور داشته باشند " و مجوز به بسيج دانشجويي ندادند اما در مقابل، راهپيمايي مردمي 23 تير 78 واقعاً عظمتي داشت و پلشتيهاي فتنهگران را روشن كرد.
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : موسوي, فرشاد ابراهيمي, عامل نفوذي, راهاندازي غائله كوي دانشگاه, ,